دربارهی این اثر، به قلم شاهرخ الهی میخوانیم: «استاد الهی نواختن تنبور را از کودکی آغاز کرد، و در طول زندگانیاش، هیچگاه از تمرین موسیقی باز نایستاد. «در دو چیز فوت وقت برایم نشد: تنبور و سلوک معنوی». او در مورد تنبور میگفت: «ارتباط قلبی مهم است نه نفس موسیقی یا ساز، " او" مهم است.» بدینترتیب موسیقی استاد الهی علاوه بر کیفیت زیباییشناختی و هنریاش، بیش از همه وسیلهای است برای توجه به خالق، و به ارتعاش درآوردن روح تا روح را به مسیر کمال ترغیب کند.
این سیدی جدید، بر آن است تا مسئلهی اصلی این راه را یادآوری کند: فنای دنیا، و بقای آخرت. «سعادت آن است که آنچه مایهی نیکبختی در آخرت است داشته باشد [...] آنچه در دنیا است همه در گذرند، سعادت باید ابدی باشد.» این سیدی، از قطعهای به قطعهی دیگر، یادآوری میکند که تمامی این دنیا، در واقع فناپذیر است و سعادت ابدی فقط در جوار خالق، در کنار یکتا، به دست میآید. استاد الهی میافزاید: «زندگانی ما در این دنیا، مثل شخصی است که شبی را در مهمانخانهای عالی یا کاروانسرایی محقر میگذراند [...] در هر دو صورت مهمان یک شب است، و بقیهی عمر را در خانهای صرف خواهد کرد که بهترست از الان آن را آماده سازد.»
اغلب قطعات موجود در این سیدی، در سالهای 1340 به شیوهای غیررسمی در کانون خانواده ضبط شده است.