نویسنده در این کتاب، با همان زبان طنزی که در اثر قبلی (باخ، بتهوون و...) اختیار کرده بود، به مقابله با گرایشی که در تاریخ نویسی موسیقی، به خصوص در کشورهای آنگلوساکسُن، رایج است و مبتنی است بر مقدس سازی رمانتیک هر آنچه به موسیقی، و به ویژه به موسیقی غرب، ارتباط مییابد، «حرفهای بیشتری دربارهی تاریخ موسیقی» میزند و نشان میدهد که این تاریخ چگونه «باید آموخته شود». با وجود صبغهی طنز شدید، همهی گفتههای مؤلف، آن طور که خود او تأکید کرده است، کاملاً با واقعیات تاریخی مطابقت میکنند.